تاريخ : جمعه 21 آذر 1393برچسب:, | 19:3 | نويسنده : مبینا

سلام دوستای خوبم یه چند تا عکس خیلی خیلی قشنگ و جالب که قدرت خدای بزرگ رو می رسونه می خوام نشونتون بدم

 

                               ******حتما ببینین وگرنه از دستش می دین******


برچسب‌ها: ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:, | 22:28 | نويسنده : مبینا

مگر می شود زندگی ما را به هم ریخته آفریده باشد خدای دانه های انار!!!

 


برچسب‌ها:
تاريخ : چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:, | 19:57 | نويسنده : مبینا


برچسب‌ها:
تاريخ : دو شنبه 17 آذر 1393برچسب:, | 21:50 | نويسنده : مبینا

 

دوباره کودک شده دلـــــم...

همچون کودکی که

دلش بند و کارش گیـرهمان یک عروسک در ویترین است ؛

پا می کوبد دلـــم ، تـــو را می خـــواهـد...!!

مــــن دلــــم حــــرم می خــــواهــــد...

 


برچسب‌ها:
تاريخ : چهار شنبه 12 آذر 1393برچسب:, | 13:36 | نويسنده : مبینا

يک روز زندگي به روشن بيني ، بهتر از صد سال عمر در تاريکي است.
بودا
°.°.°.°.°.°.°.° جملات قصار بزرگان°.°.°.°.°.°.°.°.°
وجدان صدای خداوندی است.
لامارتين
°.°.°.°.°.°.°.° جملات قصار بزرگان°.°.°.°.°.°.°.°.°
به نيكي گراي و ميازار كس
ره رستگاري همين است و بس
فردوسي
°.°.°.°.°.°.°.° جملات قصار بزرگان°.°.°.°.°.°.°.°.°


ادامه جملات را در ادامه مطلب مشاهده کنید...

 


برچسب‌ها: ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 3 آذر 1393برچسب:, | 22:30 | نويسنده : مبینا

تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده اش توی اتوبوس نشسته بودم.


یه دختر کوچولوی 8-9 ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود رو صندلی ته

اتوبوس. دختر کوچولو روسری اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.

خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد میزد با افسوس گفت: (توی این

گرما اینا چیه پوشیدی؟از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس...تو گرمت نمیشه بچه؟)

همون لحظه اتوبوس ایستاد و باید پیاده میشدیم. دختر کوچولو گره ی روسری اش رو سفت تر کرد و

محکم و با اقتدار گفت: (چرا گرممه... ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرمتره..

دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت..


برچسب‌ها:
تاريخ : دو شنبه 3 آذر 1393برچسب:, | 22:21 | نويسنده : مبینا

می گفتی "یکی هست" ...حالا رفتی ...دیگه کسی نیست

" جاده ی احساسم یه طرفه" می شه بی حضور صدای نابت

"بغضم"می شکنه از غم نبودنت

خودت گفتی "گريه كن"گريه مي كنم نه براي تو براي خودم

دیگه "نگرانت نیستم "...می دونم که جات راحته

"نبض احساس من ،بعد تو ایستاد "بغض"راه گلوم و بست

رفتی"یکی یکدونه ی "موسیقی ایران

به خدا می سپارمت ...تو همیشه جاودانه ای

"یکی هست" هنوزم هست تو دلامون تا هميشه زنده است

 

  مرتضے پاشایے عزیز روحت شاد

 

 برای شادی روحش همین الان یه فاتحه و یه صلوات بفرستید. 

                       

 


برچسب‌ها: